
مقدمهای بر مدلهای تصمیم گیری چند معیاره(MCDM)
وسعت مدلهای تصمیم گیری باعث شده که دستهبندیهای مختلفی برای این مدلها ارایه شود که شناخت ساختار آنها را سادهتر میکند، این دستهبندیها بیشتر بر ماهیت و نیز ساختار کارکرد مدلهای مختلف تکیه دارد و بر اساس همین معیارها، آنها را در گروههای مختلف جای میدهد. در این مقاله سعی شده است مقدمهای کلی در رابطه با مدلهای تصمیمگیری چند معیاره و تعریف اولیه این مدلها ارایه شود. در مقالات بعدی مدلهایی که کاربرد زیادی در مسایل تصمیمگیری دارند به همراه توضیح مختصری از گامهای اجرایی آنها و همچنین،در بعضی موارد، فرمولهای آنها برای درک بهتر معرفی شده است.
معرفی مدلهای تصمیمگیری چند معیاره
تصمیمگیری با معیارهای چندگانه دارای مراحل مختلفی میباشد. شناسایی مسایل، تعیین اولویتها، ارزیابی گزینهها و انتخاب بهترین گزینه به منظور تصمیمگیری تویط تکنیکهای MCDM، اولین مرحله تعیین تعداد شاخصها و معیارهای مساله میباشد. مرحله بعدی جمعآوری اطلاعات و دادههای مورد نیاز است. به طور که این دادهها نظرات تصمیمگیرنده را منعکس کند. سپس بر اساس آنها گزینهها و آلترناتیوهای مختلف مشخص خواهد شد. این گزینهها میتواند تصمیمگیرنده را به اهدافش برساند. در نهایت، انتخاب بهترین روش برای ارزیابی و اولویتبندی گزینهها میباشد. به منظور بررسی سیستماتیک برای انتخاب مناسبترین روش تصمیمگیری، وانگ یون در سال ۱۹۸۱ مسایل MCDM را براساس اهداف مسایل نوع دادهها، به دو گروه مسایل تصمیمگیری با معیار چندگانه (MADM) و روشهای تصمیمگیری با اهداف چندگانه (MODM) تقسیم کردند.
تفاوت اصلی MADM و MODM این است که در مسایل MADM براساس گزینههای گسسته درصدد انتخاب گرینههای برتر میباشیم، در صورتی که در MODM براساس گزینههای پیوسته در یک فضای تصمیمگیری پیوسته، تصمیمی را اتخاذ میکنیم و به دنبال یک یا چند نقطه هستیم.
شکل زیر خلاصهای از تاریخچه توسعه روشهای MADM را به تصویر میکشد.

تاریخچه روشهای تصمیمگیری با معیارهای چندگانه پس از ارایه تئوری بازیها تویط نیکلاس برنولی در سال ۱۷۳۸ آغاز میشود. برنولی اولین کسی بود که پاسخی برای پارادوکس سنت پترزبورگ یافت. وی این نکته فرضی را مطرح کرد که وقتی ثروت شخصی افزایش مییابد پول خرد برای وی کاهش مییابد. که امروزه تحت عنوان مطلوبیت بیان میشود. کاربرد مطلوبیت بدین گونه بیان شد که انسانها آلترناتیوی را انتخاب خواهند کرد که بیشترین مطلوبیت را برای آنها به همراه داشته باشد. کتابی که در سال ۱۹۴۷ نویمان و مورگنسترن با عنوان ” تئوری بازیها و رفتار اقتصادی” منتشر کردند در واقع آغازگر تلاشها برای توسعه تکنیکهای MADM بود. در سال ۱۹۶۵ با ارایه تئوری فازی توسط پرفسور زاده، کاربرد این تئوری در روشها MADM گشترش یافت .
بطور کلی مدلهای MADM به دو بخش کلی تقسیم میشوند.
۱- مدلهای جبرانی
۲. مدلهای غیرجبرانی

مدلهای جبرانی
آن بخش از مدلهای MADM هستند که تغییر در یک شاخص توسط تغییر (در جهت مخالف) در شاخص دیگر جبران میشود. از جمله روشهای جبرانی میتوان به روشهای AHP، ANP و روشهای تخصیص خطی، روش SAW، روش TOPSIS، روش VIKOR، روش ELECTRE و روش جایگشت اشاره کرد.
ادامه دارد…
- نظرات